بازرس جزو ارکان شرکت است که برای نظارت، توسط سهامداران تعیین می شوند. اصولاً سهامداران در اداره شرکت اختیار کامل دارند اما هیئت مدیره ای را برای نظارت هر چه بیشتر بر امور شرکت بر می گزینند که این هیئت نیز خود به نظارت اشخاص ثالثی نیاز دارد که از این افراد در قوانین سال 1311 به عنوان مفتش یاد شده بود و بعد ها در لایحه اصلاحی 1347 به عنوان بازرس نامیده شدند. در قانون تجارت 1311 به این رکن اساسی اهمیت چندانی داده نشده بود و فقط مواد 62 الی 64 در مورد امور مفتشین (بازرسین) سخن به میان آورده بود.
در لایحه اصلاحی 1347 به تبعیت از قانون 1996 فرانسه مواد بیشتری به این امر اختصاص یافت مواد 144 لغایت 156 که باعث شد تحول قابل ملاحظه ای در راستای واقعی کردن امر نظارت در شرکت های سهامی به وجود آید.
در واقع بازرس رکنی از ارکان شرکت است که قانون وظایف او را معین کرده است و با اینکه مجمع عمومی او را انتخاب می کند از مجمع عمومی و هیئت مدیره مستقل است.
وظیفه بازرس انجام دادن اموری است که در نهایت به نفع همه کسانی است که به طریقی با شرکت ارتباط دارند یعنی مدیران سهامداران کارمندان سرمایه گذاران فروشندگان و مشتریان شرکت به همین دلیل این راه حل که مجمع عمومی در هر موقع می تواند بازرسان را عزل کند (ماده 144ل ق 1347) راه حل درستی به نظر نمی رسد.
سازماندهی شرکت های سهامی:
قانون گذار در ایران هنگام تدوین لایحه اصلاحی 1347 مقرراتی را پیش بینی کرده تا در سازماندهی حرفه بازرسی در ایران وضعیتی شبیه به اروپا به وجود آورد که البته این امر فقط در رابطه با سهامی عام صدق میکند (تبصره ماده 144لاایحه اصلاحی قانون 1347) و حتی آیین نامه اجرایی آن نیز تصویب شد ولی هرگز اجرایی نشد به نحوی که انتخاب بازرس در شرکت های سهامی عام مانند سهامی خاص است نه داشتن درجه تحصیلی به خصوص لازم است نه داشتن حداقل از تجربه به نحوی که جز در مواردی که در لایحه اصلاحی 1347 وقوانین عام اشخاص از انتخاب شدن به سمت بازرس منع شده اند هرکس می تواند به عنوان بازرس شرکت سهامی عام یا خاص انتخاب شود.
با توجه به اینکه تبصره ماده 144 لایحه اصلاحی 1347 هنوز لازم الاجرا است وزارت اقتصاد و دارایی می تواند با استفاده از آن تا حدودی وضع نابسامان بازرسی شرکتهای سهامی را سازمان دهد.
اما با گذشت سالها نه تنها تغییری در رابطه با بازرسین ایجاد نشده بلکه قانون تجارت نیز که نیاز به تغییر دارد هنوز دست ناخورده باقی مانده است.
انتنصاب و عدم انتصاب صحیح بازرسین
هر شرکت سهامی الزاما باید یک بازرس داشته باشد (ماده 144 لایحه اصلاحی 1347) انتخاب بیش از یک بازرس برای شرکت اختیاری است و زمانی مفید واقع می شود که حجم امور شرکت ایجاب نماید.
انتخاب یک یا چند بازرس علی البدل نیز مطابق با ماده 146 لایحه اصلاحی 1347 برای شرکت الزامی است تا درصورت معذوریت، فوت، استعفا یا سلب شرایط و یا عدم قبولی سمت از طرف بازرس یا بازرسان اصلی جهت انجام وظایف بازرسی دعوت شوند.
نکته: درصورت معذوریت بازرس اصلی وظایف بازرس علی البدل با رفع معذوریت بازرس اصلی خاتمه می یابد و در سایر موارد ذکر شده وظایف بازرس علی البدل با پایان یافتن مهلتی که از ابتدا برای بازرس معین شده پایان می پذیرد.
انتخاب اولین بازرسان در شرکتهای سهامی عام با مجمع عمومی موسس (مادده 145 ناظر بر ماده 17 لایحه اصلاحی 1347) و در شرکتهای سهامی خاص با سهامداران است که طی صورتجلسه ای باید به امضای کلیه سهامداران برسد (ماده 145 ناظر بر بند 3 ماده 20 لایحه قانونی 1347)
در طول حیات همه شرکتهای سهامی انتخاب بازرس یا بازرسان با مجمع عمومی عادی است مواد 144 و 146 لایحه اصلاحی 1347.
به موجب ماده 153 لایحه اصلاحی1347: "در صورتی که مجمع عمومی، بازرس معین نکرده باشد یا یک یا چند نفر از بازرسان به عللی نتوانند گزارش بدهند یا از دادن گزارش امتناع کنند، رئیس دادگاه شهرستان به تقاضای هر ذی نفع بازرس یا بازرسان را به تعداد مقرر در اساسنامه شرکت انتخاب خواهد کرد تا وظایف مربوطه را تا انتخاب بازرس به وسیله مجمع عمومی انجام دهند. تصمیم رئیس دادگاه شهرستان در این مورد غیر قابل شکایت است."
در این مورد این ماده ذکر چند نکته لازم است:
- با توجه به حذف دادگاه شهرستان در قانونگذاری فعلی,دادگاه صلاحیتدار برای انتخاب انتخاب بازرس,دادگاه عمومی واقع در محلی است که مرکز شرکت در آنجا قرار دارد.
- دادگاه رسیدگی کننده به درخواست ,در وقت اداری و خارج از نوبت به این موضوع کافی است دادگاه مدیرعامل شرکت را به طور صحیح دعوت کرده باشد.
- ماموریت بازرس یا بازرسانی که دادگاه آنان را انتخاب می کند با انتخاب بازرس یا بازرسان جدید در مجمع عمومی پایان خواهد پذیرفت.
- منظور از اشخاص ذی نفع عمدتا سهامداران شرکت است,ولی اشخاص ثالث به ویزه طلبکاران شرکت,در صورتی که اثبات کنند درخواست انتصاب بازرس نفعی دارند,می توانند نصب بازرس یا بازرسان را تقاضا کنند.
به هر حال، نه مجامع عمومی می توانند اشخاصی را انتخاب کنند که مشمول ماده 147 لایحه 1347 می شوند، نه دادگاه. این اشخاص عبارتند از:
- اشخاص مذکور در ماده 111 این قانون
- مدیران و مدیر عامل شرکت
- اقربای سببی و نسبی مدیر عامل تا درجه سوم از طبقه اول و دوم
- هرکسی که خود یا همسرش از اشخاص مذکور در بند 2 موظفاً ( یعنی به قرارداد کار) حقوق دریافت می دارد.
نکته: ماده 106 لایحه قانونی مواردی از تصمیمات مجامع عمومی را که نسخه ای از صورتجلسات آن باید به مرجع ثبت شرکت ها جهت ثبت ارسال گردد بیان کرده که یکی از این موارد انتخاب بازرس یا بازرسین است و با توجه به وحدت ملاک این ماده می توان گفت در صورتی که بازرسین توسط دادگاه انتخاب شوند این انتخاب نیز باید به اطلاع مرجع ثبت شرکت ها برسد که این کار بر عهده مدیران شرکت است.
قانونگذار برای انتخاب صحیح بازرسین شرکت سهامی اهمیت زیادی قائل شده چنان که در ماده 152 لایحه اصلاحی 1347 تصویب صورت دارایی و ترازنامه و حساب سود و زیان شرکت را بدون دریافت گزارش بازرسین از طرف مجمع عمومی فاقد اثر و از درجه اعتبار ساقط می دارند.
همچنین در صورتی که بازرسین گزارش خود را ارائه داده باشند ولی این بازرسین بر خلاف ماده 147 انتخاب شده باشند حتی در صورتی که مجمع عمومی صورت دارایی و ترازنامه و حساب سود و زیان شرکت را تصویب کرده باشد این تصویب فاقد اثر قانونی است و در صورت عدم رعایت مقررات از طرف مجمع عمومی هر ذینفع (مدیران، سهامداران، کارمندان، سرمایه گذاران، فروشندگان و مشتریان می تواند بطلان تصمیم مجمع عمومی را از دادگاه بخواهند و در صورتی که قبل از صدور حکم دادگاه به بطلان تصمیم مجمع موجبات بطلان رفع شود یعنی بازرس دیگری مطابق با قوانین و مقررات انتخاب شود و حساب ها را تایید نماید دادگاه قرار سقوط دعوی را صادر می نماید ماده 271 لایحه اصلاحی 1347.
از نظر کیفری (هر کس با وجود منع قانونی عالما سمت بازرسی در شرکت سهامی را بپذیرد و به آن عمل کند به حبس از 2 تا 6 ماه یا جزای نقدی از 20 هزار تا 100 هزار ریال یا به هر دو مجازات محکوم خواهد شد (ماده 226 ل .ا 1347)
دلیل این امر بر این بوده که اکثر شرکت ها بیشتر تمایل بر این دارند که نزدیکان خود را به عنوان بازرس برگزینند و همین امر ممکن است باعث تضییع حقوق ثالثی شود.
بنا براین قانونگذار رعایت ماده 147 را الزامی دانسته و ضمانت اجرای آن را نیزبطلان تصمیمات مجمع در صورت عدم گزارش بازرس یا عدم انتخاب صحیح بازرس و همچنین مجازات مندرج در ماده 226 ل ق 1347 قرار داده است.
مدت زمان ماموریت و عزل بازرس
مدت زمان ماموریت بازرس یک سال است که این انتخاب به وسیله مجمع عمومی عادی صورت می پذیرد (ماده 144 لایحه اصلاحی 1347). البته منظور از یک سال، سال مالی است که با پایان رسد سال مالی مدت ماموریت بازرس به پایان می رسد و مجمع عمومی یا باید بازرسان را برای سال مالی جدید تمدید و یا اینکه بازرسان دیگری را جایگزین نماید. با توجه به اینکه بازرس باید وضعیت اداری و مالی شرکت را به خوبی بشناسد این مدت کوتاه به نظر میرسد.
درحال حاضر به جهت تثبیت وضعیت بازرسان در قانون فرانسه مدت ماموریت آنان را 6 سال مالی قرار داده است و انتخاب مجدد بازرسین را نیز بلامانع دانسته است که مورد اخیر نیز در کشور ما مطابق با ماده 144 لایحه اصلاحی 1347 بلامانع می باشد. عدم انتخاب مجدد بازرس حقی علیه شرکت برای او ایجاد نمی کند. بازرس می تواند قبل از پایان یافتن ماموریت، استعفای خود را اعلام کند و در صورتی که مطابق قواعد عام مسئولیت مدنی قابل سرزنش نباشد نمی توان به جهت استعفایش از او تقاضای خسارت کرد.
یکی از نقص هایی که بر قانون تجارت وارد شده این است که مجمع عمومی در هر زمان حق عزل کردن بازرسان را دارد و می تواند این کار را فقط با اعلام جانشین انجام دهد بدون اینکه بازرس بتواند هیچ گونه حق مداخله ای در عزل خود داشته باشد و یا اینکه عزل بازرس موکول به تحقق شرایطی شده باشد در حالی که باید جایگاه بازرسین از استحکامی خاص برخوردار باشد تا هر وقت که مجمع عمومی خواست نتواند آنها را عزل کند و عواقب بعد از آن یعنی احتمال تضییع حقوق اشخاص ثالث مطرح نشود.
به هر حال راه حلی که قسمت اخیر ماده 144 لایحه اصلاحی1347 بیان کرده است استقلال بازرس را محدود می کند در حالی که در قوانین مختلف از جمله قوانین فرانسه عزل بازرس را موکول به تحقق شرایط سختی کرده است و همین ار باعث استقلال بخشیدن به بازرس می باشد. شرایط عزل بازرس در قوانین فرانسه اولا خطا یا معذوریت بازرس است و ثانیا عزل بازرس باید از دادگاه تجارت که در وقت فوق العاده به این امور رسیدگی می کند تقاضا می شود.
نکته: بازرس در صورتی می تواند ادعای خسارت کند که وجود خسارت به خود و خطای اعضای مجمع و نیز ارتباط بین خطا و خسارت را ثابت کند و حرف اینکه او بدون دلیل موجه عزل شده کافی نیست در اینجا این سوال مطرح می شود که در صورت عزل بازرس اصلی توسط مجمع عمومی آیا بازرس علی البدل وظایف او را برعهده می گیرد؟ در پاسخ به این سوال باید به ماده 146 لایحه اصلاحی1347 مراجعه کرد که مواردی را نموده (معذوریت، فوت، استعفا سلب شرایط یا عدم قبول سمت توسط بازرس یا بازرسان اصلی) که در این جا به این موضوع پی می بریم که بازرس علی البدل زمانی صلاحیت دراد که بازرس اصلی به دلیل یکی از موارد ذکر شده در دسترس نباشد و عزل بازرس از موارد مندرج در ماده 146 لایحه اصلاحی 1347 نمی باشد.
بنابراین حتی اگر شرکت بازرس علی البدل داشته باشد مجمع باید جانشین بازرس عزل شده را انتخاب کند در غیر اینصورت هر ذینفع می تواند بطلان تصمیم را از دادگاه در خواست کند و دادگاه تصمیم مجمع را باطل اعلام خواهد کرد اما در صورتی که مجمع قبل از صدور حکم بطلان جانشین انتخاب کن دادگاه تصمیم عزل را باطل نخواهد کرد.
حق الزحمه بازرس و حدود اختیارات آنان
در حقوق ما میزان حق الزحمه بازرس به عهده مجمع عمومی است ولی نحوه تعیین آن مشخص نشده. آنچه مسلم است این است که حق الزحمه بازرس باید به میزان حجم کاری شرکت و درآمد آن تعیین شود ولی در حقوق کنونی ما ماده 155 لایحه اصلاحی 1347 بحثی در مورد چگونگی محاسبه حقوق بازرس به میان نیاورده و فقط تعیین کننده حقوق بازرس را مجمع عمومی که بازرس را تعیین کرده می داند. نتیجه این وضع این است که بازرس باید برای حق الزحمه خود وارد مذاکره شود. روشی که دکتر اسکینی برای حل این مشکل پیشنهاد می کند ایجاد سازمان کانون بازرسان می باشد که در آیین نامه اجرای تبصره ماده 144 لایحه اصلاحی 1347 پیش بینی شده است ولی تا کنون اجرایی نشده است.
یکی از وظایف چنین کانونی می تواند تعیین حق الزحمه بازرسان شرکتهای سهامی از طریق رتبه بندی شرکتها باشد.
در رابطه با اختیارات بازرسان قانونگذار برای اینکه وظایفش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد اختیارات وسیعی را به آنها اعطا کرده است در قسمت اول ماده 149 لایحه اصلاحی 1347 (بازرس یا بازرسان می توانند در هر موقع هرگونه رسیدگی و بازرسی لازم را انجام داده و اسناد و مدارک و اطلاعات مربوط به شرکت را محاسبه کرده و مورد رسیدگی قرار دهند.)
یعنی اگر مدارک و اطلاعات شرکت نزد مدیران و مدیرعامل شرکت باشد در صورت مطالبه بازرس باید مدارک در اختیار بازرس قرارگیرد اما اگر اطلاعات شرکت در اختیار کسانی خارج از شرکت باشد بازرس نمی تواند آنها را مطالبه کند ( که با توجه به شرایط فعلی بازرسان این شرایط غیر منطقی به نظر نمی رسد چون بازرسان دارای تشکیلات منسجمی نیستند که آنها را با شرایط حرفه ای کار مجبور ساخت که در صورت دریافت اطلاعات از دیگران اصول امانت داری را رعایت کرده و اطلاعات را در اختیار دیگران قرار ندهند به همین خاطر اطلاعاتی را که مطالبه می کنند باید در مرکز شرکت مطالعه و بازگردانند.
از دیگران اختیارات بازرسان استفاده از نظر کارشناس تحت شرایطی است که در قسمت دوم ماده 149 لایحه اصلاحی 1347 به آن اشاره شده است.
بازرس یا بازرسان می توانند به مسئولیت خود در انجام وظایفی که بر عهده دارند از نظر کارشناسان استفاده کنند به شرط آنکه آنها را قبلا به شرکت معرفی کرده باشند. این کارشناسان در مواردی که بازرس تعیین می کند مانند خود بازرس حق هر گونه تحقیق و رسیدگی را خواهند داشت (قسمت دوم ماده 149 لایحه قانونی 1347).
در صورتی که شرکت بازرسان متعدد داشته باشد هریک می تواند به تنهایی وظایف خود را انجام دهد لیکن کلیه بازرسان باید گزارش واحدی تهیه کنند. در صورت وجود اختلاف نظر بین بازرسان موارد اختلاف با ذکر دلیل در گزارش قید خواهد شد (تبصره ماده 150 لایحه اصلاحی 1347).
لازم به ذکر است که در اغلب شرکتهای سهامی بازرسان نه حق الزحمه ای دریافت می کنند و نه حدود و اختیارات خود را به طور کامل می شناسند چون هیچگونه تخصصی در این مورد ندارند و در واقع به صورت صوری بازرسی شرکت را برعهده دارند.
وظایف بازرس:
با توجه به اینکه بازرس یکی از ارکان اصلی شرکت می باشد و به صورت مستقل باید وظایف خود را انجام دهد قانونگذار وظایف مختلفی را برعهده دارد این رکن نهاده است. وظایفی از قبیل اطلاع رسانی به سهامداران و مقامات قضایی و ماموریت نظارتی خاصی که برای کنترل وضع کلی شرکت به بازرس محول شده است.
ماموریت بررسی حساب ها:
بازرسان مکلفند درباره صحت و درستی صورت دارایی و صورتحساب دوره عملکرد و حساب سود و زیان و ترازنامه ای که مدیران برای تسلیم به مجمع عمومی تهیه می کنند اظهار نظر کنند (قسمت اول ماده 148 لایحه اصلاحی 1347)
کار بازرس فقط جنبه نظارتی دارد و به هیچ عنوان وجه نمی تواند در حساب های شرکت دست برده و آنها را تدوین یا تنظیم کند بازرس باید با دقت کامل حساب های شرکت را بررسی و در صورت صحیح بودن آنها را تصدیق و در غیر این صورت با ذکر دلیل اظهار نظر خود را در طی گزارشی به مجمع عمومی تقدیم کند.
بازرس می تواند قبل از تقدیم گزارش نظر مدیران را نیز جویا شود که اگر احیانا مطلبی قابل تصحیح باشد با کمک هم آن را تصحیح کنند.
ماموریت اطلاع رسانی:
2-1-بازرس باید اطلاعات فنی و تخصصی مورد نیاز را جهت امور بازرسی شرکت داشته باشند تا در صورت لزوم به سهامداران و در برخی موارد مقامات قضایی را از وضعیت حساب های شرکت مطلع کنند.
2-2-بازرس مکلف است که گزارش های مختلفی را به مجامع عمومی ارائه نمایند از جمله تسلیم گزارش کامل و جامع به مجمع عمومی که سالانه در شرکت برگزار می شود که گزارش مذکور باید ده روز قبل از برگزاری مجمع در مرکز شرکت جهت مراجعه سهامداران آماده باشد (ماده 150 لایحه اصلاحی 1347)
2-3-در ماده 1290 لایحه اصلاحی 1347 اعضای هیئت مدیر و مدیر عامل تحت شرایطی می توانند با شرکت معاملاتی را داشته باشند که در این ماده بازرس مکلف است در رابطه با جزئیات معامله نظر خود به اولین مجمع گزارش دهد.
مطابق با قسمت اول ماده 150 لایحه اصلاحی 1347 بازرسان مکلف هستند که در صورتی که تخلف یا تغییر در رابطه با امور شرکت از مدیر عامل یا مدیران شرکت مشاهده نمایند به اولین مجمع عمومی گزارش دهند.
این امر باعث دقت هرچه بیشتر مدیر عامل و مدیران شرکت در رابطه با امور شرکت خواهد بود.
گزارشاتی که بازرس مکلف است به مجمع عمومی فوق العاده بدهد شامل گزارش افزایش سرمایه ماده 161 ل 1347,کاهش سرمایه ماده 191 ل و نیز گزارش راجع به ضرورت حق سلب حق تقدم سهامداران در صورت افزایش سرمایه (ماده 167 ل 1347)
ماموریت های نظارتی خاص:
بازرس علاوه بر ماموریت اصلی بررسی حسابها، دارای وظایف ویژه دیگری است که عمدتا جنبه حقوقی دارد. با بررسی این وظایف می توان ملاحظه کرد که بازرس تا چه حد در کنترل حیات شرکت دخالت دارد.
- بازرس باید در این مورد که مدیران شرکت دارای تعداد سهام وثیقه ای موضوع مواد 114 به بعد لایحه قانونی 1347 هستند یا خیر و اینکه سهام مزبور در صندوق شرکت نگهداری می شود یا خیر تحقیق کند و در صورت مشاهده هرگونه تخلف از مقررات قانونی و اساسنامه شرکت در مورد سهام وثیقه مراتب رابه مجمع عمومی عادی گزارش دهد.(ماده 117 لایحه قانونی 1347)
- وظیفه دیگر او این است که درباره صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی گذاشته اند اظهار نظر کند و در صورتی که آنان اطلاعاتی بر خلاف واقع در اختیار صاحبان سهام قرار دهند مراتب را به مجمع عمومی اطلاع دهد.(ماده 148 لایحه قانونی 1347)
- بازرس باید اطمینان حاصل کند که حقوق صاحبان سهام در حدودی که قانون و اساسنامه شرکت تعیین کرده است به طور یکسان رعایت شده باشد حقوقی نظیر تقسیم سود و حق رای (ماده 148 لایحه قانونی 1347 )
- در صورتی که مدیران, مجمع عمومی را دعوت نکنند بازرس باید به درخواست سهامدارانی که لااقل یک پنجم سرمایه شرکت را مالکند مجمع مورد تقاضا را دعوت کند( ماده 95 لایحه قانونی 1347 ) بدون درخواست سهامداران نیز بازرس مکلف است رأساً اقدام به دعوت مجمع عمومی عادی کند (ماده 91 لایحه قانونی 1347) در صورتی که بازرس مقتضی بداند می تواند مجمع عمومی عادی را به طور فوق العاده دعوت کند (ماده 92 لایحه قانونی 1347)