همان طور که می دانیم در تقسیم بندی شرکت ها، شرکت های تجاری را می توان به سه نوع تقسیم کرد : نوع اول، شرکت هایی هستند که سرمایه در آن ها دخالت دارد. نوع دوم، شرکت هایی هستند هستند که اعتبار و شخصیت شرکا در آن دخات دارد. نوع سوم، شرکت هایی هستند که از امتزاج دو نوع شرکت گفته شده ( سرمایه و اعتبار و شخصیت شرکا ) تشکیل می شود. شرکت سهامی و با مسئولیت محدود، بارزترین شرکت ها در نوع اول، و شرکت های تضامنی و نسبی در نوع دوم و شرکت های مختلط در نوع سوم است. شرکت های سهامی و تضامنی درست در مقابل یکدیگر قرار دارند. در شرکت های سهامی شخصیت و اعتبار شرکا به هیچ وجه دخالتی ندارد و فقط سرمایه نقش اساسی دارد. ولی در شرکت تضامنی اعتبار و شخصیت شرکا بیش از هر چیز شاخص شرکت است.
شرکت تضامنی در ماده 116 قانون تجارت اینگونه تعریف شده است : " شرکتی است که در تحت اسم مخصوص برای امور تجاری بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود. اگر دارایی شرکت برای تادیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است. هر قراری که بین شرکا برخلاف این ترتیب داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث کان لم یکن خواهد بود ".
با توجه به این ماده و مواد بعدی این قانون می توان مهم ترین اصول شرکت تضامنی را مسئولیت تضامنی شرکا و غیرقابل انتقال بودن سهم الشرکه دانست.
در مبحث حیات شرکت تضامنی، سود ، زیان ، سرمایه ،مدیران ، شرکا، حجر شریک ، ورشکستگی شریک ، طلبکاران شرکت و شرکا و.... مطرح می گردد. ما در این مقاله به توضیح راجع به حجر و ورشکستگی شریک می پردازیم.
- حجر شریک
حجر حالت شخصی است که از دخالت در امور مالی خود ممنوع است و این حالت ممکن است مانند فوت موجب انحلال شرکت شود. چه ، شریکی که از دخالت در اموال شخصی خود محروم است، نمی تواند از قروض و تعهدات شرکت ضمانت کند. در این حالت، اگر شرکا شرکت و قیم محجور نسبت به ادامه حیات شرکت تراضی نمایند از انحلال شرکت جلوگیری می شود.
به نظر می رسد در صورت محجوریت یکی از شرکا، ضرب الاجل یک ماه مقرر در ماده 139 قانون تجارت از تاریخ تعیین قیم شروع می شود و نه از لحظه محجور شدن یکی از شرکا
- ورشکستگی شریک
اثر مستقیم ورشکستگی شریک مانند فوت یا حجر شریک باعث انحلال شرکت تضامنی نیست. بلکه ممکن است باعث انحلال شرکت شود. چه به موجب ماده 138 قانون تجارت : " در مورد ورشکستگی یکی از شرکا، انحلال وقتی صورت می گیرد که مدیر تصفیه کتباَ تقاضای انحلال شرکت را نموده، و از تقاضای مزبور شش ماه گذشته و شرکت مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد ". پس ملاحظه می شود که حدوث ورشکستگی، مستقیماَ باعث انحلال شرکت نمی شود. چون ممکن است مدیر تصفیه بقا شرکت را برای بهره برداری از آن لازم بداند و یا این که شرکا، مدیر تصفیه را قانع کنند که در صورت ادامه حیات شرکت، طلب شریک ورشکسته از منافع شرکت داده می شود. از طرف دیگر به موجب ماده 131 قانون تجارت : " در صورت ورشکستگی یکی از شرکا... سایر شرکا می توانند سهم آن شریک را از دارایی شرکت نقداَ تادیه کرده، و او را از شرکت خارج کنند ". پس به موجب ماده 128 قانون تجارت : " ورشکستگی شرکت ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکا و ورشکستگی بعضی از شرکا، ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکت ندارد ".
نکته : در شرکت مختلط غیرسهامی فوت یا حجر یا ورشکستگی شرکای بامسئولیت محدود موجب انحلال شرکت نمی شود.
موارد انحلال شرکت تضامنی :
در ارتباط با انحلال شرکت تضامنی، قواعد ویژه ای در قانون تجارت پیش بینی شده است :
1- انحلال شرکت، علی الاصول با موافقت یکی از شرکا میسر است و هیچ قاعده خلاف این را نمی توان در شرکتنامه یا اساسنامه پیش بینی کرد ؛
2- همان طور که می دانیم، هر یک از شرکا می تواند اگر اساسنامه یا شرکتنامه او را از حق فسخ محروم نکرده باشد، انحلال شرکت را درخواست کند، مشروط به اینکه تقاضای انحلال به قصد اضرار به شرکای دیگر یا به اشخاص ثالث نباشد. این تقاضا باید شش ماه قبل از زمانی تسلیم شود که شریک می خواهد شرکت را فسخ کند. ( ماده 137 ق.ت ) ؛
3- ورشکستگی یکی از شرکا نیز – که البته لازم است ابتدا دادگاه صالح در خصوص آن حکم ورشکستگی صادر کند – ممکن است به انحلال شرکت بینجامد، مگر آنکه مطابق ماده 138 قانون تجارت، شرکا بتوانند مدیر تصفیه شریک ورشکسته را از تقاضای انحلال منصرف کنند؛
4- فوت شریک نیز شرکت را منحل می کند، مگر آنکه شرکای باقی مانده و قائم مقام متوفی به بقای شرکت رضایت دهند. ( ماده 139 ق.ت ) ؛
5- حجر یکی از شرکا که موجب انحلال شرکت است، مگر آنکه شرکای دیگر با قائم مقام محجور، یعنی قیم او ، بر ادامه حیات شرکت توافق کنند ؛
6- ورشکستگی خود شرکت نیز از اسباب انحلال شرکت است.