به موجب ماده ۲۰ قانون تجارت، شرکت های تجارتی بر هفت قسم است :
1ـ شرکت های سهامی
2ـ شرکت با مسئولیت محدود
3ـ شرکت تضامنی
4ـ شرکت مختلط غیر سهامی
5ـ شرکت مختلط سهامی
6ـ شرکت نسبی
7ـ شرکت تعاونی تولید و مصرف
به طوری که ملاحظه می گردد شرکت های تعاونی یکی از انواع شرکت های تجارتی به حساب آمده است. اگرچه از بسیاری جهات عمده، و به خصوص از نظر هدف اصلی و اساسی، با سایر شرکت های تجارتی اختلاف دارد با این حال، به لحاظ یکسانی فعالیت های تجاری آن، هرچند با سود مختصر، درچهارچوب قانونی فعالیت های تجاری قرار گرفته و جزو شرکت های تجارتی گنجانده می شود.
از جمله تفاوت های اساسی میان شرکت های تعاونی و شرکت های تجاری به قرار ذیل است :
الف ـ از نظر هدف :
هدف از تأسیس شرکت های تعاونی تأمین دو منظور بوده است و در واقع دارای دو جنبه است :
۱. جنبه های عاطفی : فشارهای اجتماعی و اقتصادی گروهی از طبقات کم درآمد و ضعیف را در موقعیت آسیب پذیری خطرناکی قرار داده است که به کلی امنیت اجتماعی خود را از دست داده اند. دراین مرحله از زندگی خطرناک بشر به یک سرمایه ذخیره خدادادی خود پی برده و به آن پناه برده است. این ذخیره عبارت است از روح همکاری، همیاری، اتحاد فکر و عمل مشترک و متقابل برای حل مشکلات عمومی. این جنبه از اشتراک مساعی، قبل از اینکه به زمینه های اقتصادی اندیشیده شود، جنبه کاملاً عاطفی و احساساتی داشته است.
درحقیقت فکر تعاون اجتماعی زمینه ای برای هر نوع همکاری از جمله تشکیل شرکت های تعاونی است.
۲. جنبه های اقتصادی: اگرچه فکر تعاونی یک احساس عاطفی همکاری همیاری عمومی است با این حال این حقیقت را نمی توان انکار کرد که زمینه های اقتصادی محرک اصلی این احساس بوده است. در حقیقت آرزوی بهره مندی طبقات کم درآمد از یک حداقل درآمده و توزیع صحیح کالا بین تمام طبقات به صورت عادلانه و منصفانه به نحوی که همه مردم ازحداقل کالاها و مواد ضروری زندگی بتوانند بهره مند شوند دلیل عمده و اصلی شرکت های تعاونی بوده است.
ب ـ از نظر عضویت :
سیستم عضویت در شرکت های تعاونی با سایر شرکت های تجارتی از جهات مختلف به شرح زیر متفاوت است :
1. از نظر هدف اصلی عضویت : عضویت در شرکت های تجارتی اصولاً به اعتبار شخصیت اجتماعی عضو نیست بلکه به اعتبار میزان سرمایه ای است که شریک در شرکت می گذارد. به همین دلیل در شرکت های تجارتی جایی نه برای بزرگترین شخصیت های اخلاقی، مذهبی،اجتماعی و نه جایی برای مستمند ترین فرد جامعه، بدون اینکه بخواهند درسرمایه گذاری شرکت مشارکت نمایند اصولاً وجود ندارد، درحالی که درشرکت های تعاونی شخصیت اخلاقی و اجتماعی اعضاء در درجه اول اهمیت است و سرمایه در درجات بعدی قرار می گیرد. در حقیقت سرمایه وسیله ای است در خدمت تعاونی برای سرویس دهی به اعضاء.
۲. از نظر تشریفات ورود و خروج اعضاء : همین ملاحظات است که تشریفات ورود و خروج و تعداد اعضاء در شرکت های تجارتی اصولاً رابطه مستقیم با سرمایه دارد.
اولاً : تعداد اعضاء به هیچ وجه مهم نیست بلکه مؤسسین سعی می کنند حداقل اعضاء با حداکثر سرمایه را تأمین کنند.
ثانیاً : ورود عضو صرف نظر از میزان سرمایه امر به هیچ وجه اصل اخلاقی و اجتماعی وابستگی ندارد بلکه منحصراً ملاحظات مربوط به وجود عوامل و عناصر کسب سود است که شرکت را در امر انتخاب اعضاء یاری می دهد قبول اعضای جدید هم درصورت نیاز به افزایش سرمایه ممکن است.
ثالثاً : خروج اعضاء بدون قید و شرط نیست و مستلزم موافقت سایر اعضاء و گاهی حکم دادگاه است.
اما در شرکت های تعاونی عضویت تابع این ملاحظات نیست و دلایل دیگری دارد.
اولاً : حداکثر عضویت، مورد نظر شرکت است و از شخصیت های اخلاقی ـ اجتماعی نیز استقبال می شود.
ثانیاً : ورود اشخاص هم حرفه در شرکت های تعاونی مجاز است و مانعی برای هیچ شخصیتی وجود ندارد و ارتباطی نیز به سرمایه آنان ندارد، جز حداقل سهامی که باید خریداری کنند. قبول عضو جدید در صورت داشتن نیاز مشترک با اعضای تعاونی ممکن است.
ثالثاً : خروج اعضاء نیز آزاد است و جز در موارد استثنایی شرکت نمی تواند عضوی را اخراج کند.
ج ـ از نظر سرمایه :
سرمایه اصولاً در شرکت های تجارتی نقش اصلی و اساسی را بازی می کند در حالی که در شرکت های تعاونی فقط برای راه اندازی شرکت به کار می رود در شرکت های تجارتی همه امور مربوط به فعالیت و اداره شرکت و تصمیم گیری ها ارتباط مستقیم با سرمایه شرکت دارد.
1. تشکیل شرکت ها و خاتمه آنها : تشکیل شرکت های تجارتی غیر تعاونی اصولاً مستلزم تعهد کل سرمایه و پرداخت قسمت نقدی سرمایه ( در مورد شرکت های سهامی) و پرداخت کل سرمایه در مورد شرکت های غیرسهامی و درهرصورت تقدیم و تسلیم سرمایه غیرنقدی است. در صورتی که سرمایه از حداقل مقرر کمتر شود و نسبت به تکمیل آن اقدام نشود. این امر می تواند از موجبات انحلال شرکت بشمار آید. انحلال شرکت های مذکور به نحوی ارتباط با سرمایه شرکت دارد. مثلاً در صورت خاتمه موضوع شرکت یا انقضای مدت شرکت و عدم تمدید آن، که شرکت منحل می گردد، اگر چه ظاهراً با سرمایه ربطی ندارد مع ذالک این انحلال به دلیل این است که دراین صورت سرمایه شرکت بلا مصرف می ماند و دلیل منطقی و عاقلانه ای برای ادامه آن وجود ندارد. این سرمایه باید در راه دیگری مصرف شود.
2. اتخاذ تصمیم : در شرکت های تجارتی اصولاً گرفتن تصمیم ارتباط مستقیم و نزدیک با سرمایه شرکاء دارد واساساً حق رأی به نسبت سرمایه هر شریک در شرکت است.
انتقال سهم الشرکه نیز تابع ضوابط و مقرراتی است که مانع از لطمه به سرمایه و منافع شرکاء است.
اینگونه مقررات در شرکت های تعاونی اکثراً وجود ندارد و ضمن اینکه سرمایه،اگر چه برای راه اندازی شرکت لازم است، ولی نقش عهده و اساسی ندارد و هر شریک، صرف نظر از میزان سرمایه او در شرکت فقط حق یک رأی دارد. این آرای اعضاء، یعنی خود اعضاء هستند که تصمیم گیرنده اند و سرمایه آنان نیست.
د ـ از نظر سود :
سود مرکز فکری شرکت های تجارتی را تشکیل می دهد و کلیه فعالیت ها، برنامه ریزی، تبلیغات، رقابت ها و همه چیز حول محور سود است.علت اهمیت سایرعناصرشرکت، مثل سرمایه،نحوه تصمیم گیری وعضویت اعضاء نیز با توجه به ملاحضات مربوط به افزایش سود است که به نسبت سرمایه شرکاء بین آنان تقسیم می گردد.
در شرکت های تعاونی اولاً سود محدود است و نمی تواند و نباید از درصد مشخصی تجاوزکند، درغیر این صورت این ابطال هدف است، ثانیاً سود معین و مشخصی به سهام تعلق می گیرد اما تقسیم مازاد برگشتی برحسب خرید اعضاء از شرکت های تعاونی است.
ه ـ از نظرسهم :
سهم در شرکت های تعاونی :
اولاً : به عنوان یک پیش پرداخت برای استفاده از مزایای اجتماعی و اقتصادی شرکت است.
ثانیاً : در شرکت های تعاونی قیمت اسمی سهم هیچ وقت با قیمت بازار آن تفاوتی ندارد.
ثالثاً : سهام همیشه با نام وغیر قابل واگذاری است.
" درحالی که در سایر شرکت ها سهام، یا سهم الشرکه موقت میزان سرمایه گذاری شخص در شرکت و هر گونه نقل و انتقال و مسائل دیگر مربوط به آن پیرامون تأمین سود شرکاء دور می زند."
و ـ از نظر آثار اجتماعی :
شرکت های تجارتی در پی کسب سود و موجب توسعه و پیشرفت صنعت و اقتصاد نیز می گردند، ولی درعین حال فعالیت آنان بیشتر تفکرات سرمایه داری و روح نفع پرستی را تقویت می کند در حالی که شرکت های تعاونی برپایه تفکراتی است که در پی تأمین رفاه و سعادت عمومی یا همکاری های متقابل و دموکراسی و آزادی است.